جلسه دفاع از پروپوزال دانشجویان برگزار شد و بچه ها به خوبی از کارهایشان دفاع کردند. موضوعات جذاب و مساله محوری انتخاب شده است. تقریبا همه کارشان تایید شد و عده ای هم ویرایش لازم داشت. خیلی وقت بود همکاران گروه را ندیده بودیم. دوست داشتم بعد از جلسه گپی می زدیم که فرصت نداشت. حتی نشد برای یک دقیقه هم یکی از دانشجویان را ببینم و شاید با کمی بد خلقی هم گفتم الان وقت ندارم بعداً بیا. هم کار زیاد بود و هم اینکه این هفته آخر قبل از تعطیلات تابستانی باید کارتابلم را خالی می کردم و کاری نیمه نمی گذاشتم. کمی از بچه ها دلخورم که بی خیال انجمن علمی و آزمایشگاه دانشکده شده اند. منهم دست تنها نمی توانم و در نتیجه گذاشتمش کنار. الان آزمایشگاه سوت و کور است و انجمن بدون فعالیت. هی میخواهم کوک چهارم را بزنم ولی دست و دلم نمیرود. کاری که بیش از اندازه باشد میشود به تدریج وظیفه و انتظار درست می کند و کلی هم طلبکار می تراشد. فعلاً با همین فرمان می روم جلو تا چه پیش آید. هر چه پیش آید خوش آید.