دیروز 15 اسفند سالگرد تولد زنده یاد استاد دکتر عباس حری بود. خاطرم هست سال 1385 مراسمی را انجمن مفاخر ایران برای ایشان برگزار کرد که بسیار به یاد ماندنی شد. سالن مملو از جمعیت بود و حتی در راه پله ها هم به عشق حری، سرپا ایستاده بودند.آن زمان دانشجوی دکتری بودم و دکتر حری درس سیبرنتیک را در دانشگاه شهید چمران ارائه می کرد. البته به دانشجویان ورودی قبل از ما. و همت آنها بود که دکتر حری یک ترم به اهواز آمد و این درس را داد و در نشستهایی که در دانشگاه شهید چمران توسط گروه کتابداری برگزار می شد از دانش عیان و نهان می گفت. چنان کلامش گیرا بود که هنوز در ذهن همه ما جا گرفته است.در هر جلسه ای که دکتر حری بود همه می دانستند ختم کلام او تمام کننده همه بحثهاست. ندیدم از روی شور یا عصبانیت حرفی بزند و واکنشی عمل کند. گویا حری که رفت سایه ای از سر کتابداری ایران کم شد که جبران ناپذیر است. شاید هر کدام از هم نسلان من به نحوی شاگردی او را مستقیم یا غیر مستقیم کرده باشیم و می دانیم که چه تفکر و چه کلامی داشت. جایش واقعاً خالی است. روحش شاد. حری رفت ولی سایه حری ها مستدام باد.